و تویی که هی مرور میشوی در خاطراتمان...
و تویی که هی مرور میشوی در خاطراتمان...
با تصویری از تو در غروب خورشید
با پرواز خنده هایت در آغوش باد
با چاک چاک رد پاهایت روی سینه ساحل
وبا موج به موج صدایت که آرامشبخش تر از امواج دریاست
و با لب های منی که میخندد
همان منی که نفس نفس زنان در پی توست تا بازوهایت را کبود کند...
مثل همیشه
و برای دویست و شصت و سومین بار...
حرصم میدادی تا بازوهای مردانه ات را به رخ انگشتان ظریف دخترانه ام بکشی
و بعد
بین همان بازوها پنهانم کنی...:)
راستی حال من در خاطرات خوب است..
تو چگونه ای؟
با تصویری از تو در غروب خورشید
با پرواز خنده هایت در آغوش باد
با چاک چاک رد پاهایت روی سینه ساحل
وبا موج به موج صدایت که آرامشبخش تر از امواج دریاست
و با لب های منی که میخندد
همان منی که نفس نفس زنان در پی توست تا بازوهایت را کبود کند...
مثل همیشه
و برای دویست و شصت و سومین بار...
حرصم میدادی تا بازوهای مردانه ات را به رخ انگشتان ظریف دخترانه ام بکشی
و بعد
بین همان بازوها پنهانم کنی...:)
راستی حال من در خاطرات خوب است..
تو چگونه ای؟
۲۵.۲k
۲۷ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.