همچو بهار باش

همچو #بهار باش...
بعد از یخ زدگی های زمستان،
بر تن شاخه های خشک، دوباره گل میدهد و شکوفه میزند...
تو نیز همچو بهار بگذار بر تنت #عشق شکوفه زند...

#انگیزه_باروون


يک روزی که خوشحال تر بودم
می‌آيم و می‌نويسم که
اين نيز بگذرد...
مثل هميشه که همه‌چيز گذشته‌است و
آب از آسياب و طبل طوفان از نوا افتاده‌است
يک روزی که خوشحال تر بودم
يک نقاشی از پاييز ميگذارم،
که يادم بيايد #زمستان تنها فصل زندگی نيست زندگی پاييز هم می‌شود، رنگارنگ، از همه رنگ،
بخر و ببر
یک روزی که خوشحال تر بودم
نذرم را ادا می کنم
تا روزهايی مثل حالا
که خستگی و ناتوانی لای دست و پايم پيچيده‌است
بخوانمشان
و يادم بيايد که
هيچ بهار و پاييزی بی زمستان مزه نمی‌دهد
و
هيچ آسياب آرامی بی‌ طوفان!

#مهدی_اخوان_ثالث
#دلنوشته_انگیزشی
#حالخوب_ادبیات


#Setareh_baroon
#Hamisheh_sabz
#Mistress_of_the_Moon
دیدگاه ها (۰)

مکثی کرد و نوشت: ”ممنون که در دلم ریشه دواندی.”در جواب برایش...

‌وقتی خدا داشت ادما رو بین هم تقسیم میکرد،و #طــو رو ب من دا...

مثلِ " بهمن " بیا ... !به آغوش بِکشتمامم را ... !#عاشقانه_بو...

عیناک اصفهانُآوی إلی إبراجها الحمام ...چِشمان تو اصفهان‌اَند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط