عضوهای جدید ( پارت ۱۵ )

[ !این رمان واقعی نیست! ]

بلند میشم که سرم گیج میره میگیرتم
جین: خوبی؟
سنا: اهوم فکر کنم بخاطر رژیممه
جین: باید با کمپانی حرف بزنم
سنا: نمیخواد پونزده روز دیگه وقتش تموم میشه
جین؛ اووووو ۱۵ روز؟!
سنا: مهم نیست عوضش لاغر میشم
جین: ازین لاغر تر؟
سنا: کجام لاغره همه که میگن چاقم
همزمان که میرم سمت اتاق پرو حرف میزنم
دنبالم میاد
جین: هرکی گفته غلط کرده ، اندام به این خوبی
سنا: واقعا خوبه؟
جین: صددرصد
سنا: *لبخند * مرسی
هرکس میره تو یه اتاق پرو و لباسمونو عوض میکنیم

// ویو بینا //
نامی: بهتری
بینا: اوهوم، مرسی
بغلش میکنم لبخند میزنه
نامی: بریم یه چیز بخوریم؟
بینا: بریم
بلند میشه دستمو میگیره پا میشم لباسامو مرتب میکنم
داشتیم میرفتیم که کوکی میاد جلومون
کوک: کجا؟
نامی: یچیزی بخوریم اصن به تو چه تو چیکار داری
کوک: دوس دارم مزاحمت ایجاد کنم
بینا: مراحمی*خنده*
نامی: کرم داری دیگه
کوک: آره
بینا: *خنده* توهم میای¿
نامی: نه کوک کار داره
کوک: میخوای چه غلطی بکنی که من نباید بیام؟
نامی: خیلی منحرفی
کوک: از شما الگو گرفتیم استاد
بینا و نامی: *خنده*
کوک: خوشبگذره *نگاه شیطانی*

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#نامجون
#جین
#سوکجین
#آر_ام
#آرام
#فیک_جین
#فیک_نامجون
#فیک_نامجین
#bts
#BTS
#RM
#seokjin
#Namjoon
#Jin