یک دفعه

‌ یک دفعه
یادم آمد بگویم؛
"دلم برایت تنگ شده است!"
این را آویزه سینه ات کن،
برای روزهایی که
نه من هستم، و نه یادم...!
دیدگاه ها (۵)

خدای منبند دل آدمها کجاست؟دلتنگم

سر به زیر و ساکت وبی دست و پا می رفت دلیک نظر روی تو رادید و...

نــمــیدانــم چــرا جــســد هــمــه ی ڪسانـــی ڪه مــی گــوی...

با خیالت "برگ" میریزم!در هوای نبودنت، "پیر" شدنم قطعی‌ست..

دلم تا برایت تنگ می‌شود،نه شعر می‌خوانمنه ترانه گوش می‌دهمنه...

مه بود. کنار آتش نشستم و به ماه کوهستان نگاه کردم. بعد دلم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط