به خانه برمی گردم

به خانه برمی گردم
به بارانِ پشت پنجره
و زیر یک شبِ بی نام
نور خیس ماه را
در اتاق نقاشی می کنم
و در سکوتِ واژه ها
به رؤیاهائی می نگرم
که پشت به من می گذرند...
دیدگاه ها (۲۰)

من بعد از "تو" با این مسئله که دیگر کسی را دوست نداشته باشم،...

وَ درد ...به استخوانِمان رسیده,اما هنوز...خودمان را نباخته ا...

نمی دانمبودنت را چه کنم،بغل بگیرمزندانی اش کنمقاب بگیرم...چه...

تنها ﻣﻨﻢ ﮐﻪﺯﻧﺪه ﻣﺎﻧﺪهﺍﻡﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼِ ﺗﻮﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﭙﯿﭽﺪﺩﺭ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﻢ!

اگر من در زندگی ام باران بودم....‌می شستم تمام غم ها را از پ...

دلنوشته های من

...صبح آبانماه، آن سرمای تند زمستان را ندارد بلکه سردیِ ملای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط