آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم

آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم
دل خون‌تر از شقایق دشت بلا شدیم
ما یادمان که نیست ولی راستی حسین
با درد غربت تو کجا آشنا شدیم
ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی
ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم
شکر خدا که فاطمه ما را خریده است
شکر خدا که خرج بساط شما شدیم
عزت سرای ماست عزا خانۀ شما
با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم
ما را خدا به عشق تو می‌بخشد عاقبت
ما عاقبت به خیر تو در روضه‌ها شدیم
.
دیدگاه ها (۳)

بگذار بی مقدمه این راز را با تو در میان بگذارم:که من در عشق،...

کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش..بیخیال نشستن سهراب سپهری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط