در خانه ما هیچکس اعصاب ندارد

در خانه ما هیچکس اعصاب ندارد
پدرم اگر اعصاب داشت
به جنگ نمی رفت، نمیکشت ،نمیمرد
مادرم ابروهایش را هشتی بر می داشت
و کمتر سر نماز با خدا درگیر می شد .
اسباب خانه یمان از ترس برادرم
پنهان نمی شدند ،
یا فرش ها مدام
ترس از سقوط سیگارها نداشتند .
میگرن ها از گریه های خواهرم
سر درد نمی گرفتند .
قسم می خورم اگر سگ ها
صدایشان بجایی می رسید،
اعاده حیثیت می کردند از اخلاق من.
آقا در خانه ما هیچکس اعصاب ندارد .
قسمی باهم نداریم ،
که مانده است استخوان ها
شکممان را پاره کنند .
کاش هوا خوردنی بود
تا دین از خانمان بیرون نمی رفت
کاش بجای کارگر، کارگردان بودم
دنیا را فیلم می کردم
و پدرم را در سکانسی که پر می کشید،
خودم با تیر می زدم
که مادرم را به بهشت فروخت و...
ما را به جهنم سپرد.



رضا محبی راد
دیدگاه ها (۲)

من یک ملتمو تو آزادیوقتی ندارمتبه خیابان می ریزم #رضا_محبی ...

هرکاری کردیم نتوانستیم یقه اش را بگیریم او تمام لباس هایش یق...

بعد تو هیچ چیز در این خانه تغییر نکرد جز من رضا محبی راد...

خوش خط و خال من ببخش که هنوز پونه مانده ام رضا محبی راد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط