بارالها

بارالها…
از کوي تو بيرون نشود
پاي خيالم
نکند فرق به حالم ....
چه براني،
چه بخواني…
چه به اوجم برساني
چه به خاکم بکشاني…
نه من آنم که برنجم
نه تو آني که براني..
نه من آنم که ز فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آني که گدا را ننوازي به نگاهي
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
کس به غير از تو نخواهم
چه بخواهي چه نخواهي
باز کن در که جز اين خانه مرا نيست پناهي،،،
دیدگاه ها (۱۵)

فک کنم توضیحی لازم نباشه!

امروز خورشید شادمانه ‏ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگ...

امروز هفدهم دیماه و چهل و هفتمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان غ...

حکیم را پرسیدن "علاج عشق" چیست؟حکیم رفتو بالیشی را بیاوردسپس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط