عشق مافیایی

عشق مافیایی


ویو ات

صبح از خواب پاشدم و دیدم لخت بغل یونگی خوابی م
.جییییییغ من چه غلتی کردم
،چی شده حمله کردن عه وا سلام
.میشه بگی دیش..........وااااای یادم اومد چه غلطا که نکردم واییییییییییی واااای من دختر بودم آییییییییی دلممممم
،چی شد ها خوبی بریم دکتر قرص میخوای ای خاک توی سرم آخه میزاشتی یکم از بهوش اومدنش بگذره
همینجوری به خودش بوحش میداد که گفتم
.وایساااااااا
،ها چی شده
ما داریم لخت جلوی همدیگه رژه میریما
یه نگاه به من کرد یه نگاه به خودش سریع دویید توی حموم
.آخخخخخخ اول من باید بر.....
وایسا من که بازیگریم خوبه خو مو بزنم به بیهوشی وایسا
.یو اخخخخخخ.......(ات بَمُرده)
، چیشد ات اتتتتتتتت
لباس پوشید رفت پایین تا درو بست چشمامو باز کردم دیدم تکیه داده به در دکی ما رو نگاه روی دیوار کی یادگاری می‌نویسیم
. شوگاااااا من دلم درد میکنه براز اول من برم
،برو

.ای جان ممنون
رفتم حموم یه یه ساعتی موندم یونگی اومد از توی وان کشیدم بیرون
.ولم کننننننننننننن
،بیا بیرون بچه یه ساعت و پونزده دقیقه رفتی حموم
.ولم کنننننننن میخوام برمممممم
، زر نزن بگیر اینم لباسات من میرم حموم
چون ازش خوشم میومد اصلا از کاری که کردیم پشیمون نبودم تازه راضی هم بودم بله......(شاهکار کردی)

ویو یونگی

رفتم حموم این دختر واقعا عجیبه اگه بقیه دخترا بودن الان کولی بازی در می آوردن تو منو گول زدی والا نمیدونم .........



بچه ها شخصیت ات مثل شخصیت خودمه تعجب نکنید اگه زیادی مودیه به خودم رفته