کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد

#حافظ
دیدگاه ها (۳)

ای سـیب ســرخ غــلتـزنان در مــــسیر رودیک شهر تا به من برسـ...

بر تن چگونه پیله ببافم که عاقبتچون رنگ رخنه در پر پروانه می ...

آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشستحال وقتی به لب پنجره م...

بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرمبر شانه ‌ی تنهایی خود سر بگذ...

حافظ شیرازی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط