پارت ۶۸ زندگی با بی تی اس
پارت ۶۸ زندگی با بی تی اس
من و کوک : ای سرم شکست موهام کنده شددد
کوک : هیونگ ول کن
من : اوپااااا موهام کنده شد
شوگا ولمون کرد
جیمین : برید بخوابید دیگه نصفه شبی خونه رو گذاشتید رو سرتون
کوک : یه دست دیگه بازی کنیم
من : تلوووو خود ااااا
جین : بدون سر و صدا فقط
من و کوک : باشه
بقیه رفتند خوابیدند
سی دست بازی کردیم هنوز یه دستم برنده نداشتیم و فقط مساوی کردیم
یه ساعت بعد
دوباره صدا جیغ و دادامون بلند شد
اعضا دوباره از خواب بیدار شدند اومدن بیرون
جین : خفه شین برین گمشین بخوابین بزارین ما هم بخوابیم
شوگا داشت چپ چپ نگامون میکرد
کوک در گوشم گفت : مواظب کلت باش دوباره کله هامون رو میکوبه به هم
من : بهش فکر میکنمم کلم درد میگیره
نامجون : نمیخواید بخوابین
جیمین : اگ نمیخواید بخوابید لال شین بزارین ما بخوابیم
جیهوپ داشت میرفت تا پی اس رو جمع کنه
کوک : هیونگگگ نه نه نه قول میدیم اروم بازی کنیم فقط پی اس رو نبر
من : اره اروم بازی میکنیم
جیهوپ پوفی کرد و گفت
جیهوپ : اگه یه بار دیگه صداتون رو بشنوم دهنتون رو با نخ و سوزن میدوزم
من و کوک : باشه
اعضا دوباره رفتند خوابیدند
ساعت از نه صبح گذشته بود
چشمامون رو با چوب کبریت باز گذاشته بودیم هنوز یه دست هم برنده نداشت
کوک : این دفعه میبرم
من : نخیر خودم میبرم
وسط، بازی دوباره جیغ و داد کردیم
اعضا بیدار شدن و اومدن بیرون
جین اومد یقه لباسمو گرفت و کشوندتم تو اتاق و شوگا، هم کوک رو از یقه گرفت و کشوندش تو اتاق
من و کوک : فقط یه دست دیگه
جین و شوگا : برید گمشید بخوابید از پریشب بیدارین میمیرین
من و کوک : ای سرم شکست موهام کنده شددد
کوک : هیونگ ول کن
من : اوپااااا موهام کنده شد
شوگا ولمون کرد
جیمین : برید بخوابید دیگه نصفه شبی خونه رو گذاشتید رو سرتون
کوک : یه دست دیگه بازی کنیم
من : تلوووو خود ااااا
جین : بدون سر و صدا فقط
من و کوک : باشه
بقیه رفتند خوابیدند
سی دست بازی کردیم هنوز یه دستم برنده نداشتیم و فقط مساوی کردیم
یه ساعت بعد
دوباره صدا جیغ و دادامون بلند شد
اعضا دوباره از خواب بیدار شدند اومدن بیرون
جین : خفه شین برین گمشین بخوابین بزارین ما هم بخوابیم
شوگا داشت چپ چپ نگامون میکرد
کوک در گوشم گفت : مواظب کلت باش دوباره کله هامون رو میکوبه به هم
من : بهش فکر میکنمم کلم درد میگیره
نامجون : نمیخواید بخوابین
جیمین : اگ نمیخواید بخوابید لال شین بزارین ما بخوابیم
جیهوپ داشت میرفت تا پی اس رو جمع کنه
کوک : هیونگگگ نه نه نه قول میدیم اروم بازی کنیم فقط پی اس رو نبر
من : اره اروم بازی میکنیم
جیهوپ پوفی کرد و گفت
جیهوپ : اگه یه بار دیگه صداتون رو بشنوم دهنتون رو با نخ و سوزن میدوزم
من و کوک : باشه
اعضا دوباره رفتند خوابیدند
ساعت از نه صبح گذشته بود
چشمامون رو با چوب کبریت باز گذاشته بودیم هنوز یه دست هم برنده نداشت
کوک : این دفعه میبرم
من : نخیر خودم میبرم
وسط، بازی دوباره جیغ و داد کردیم
اعضا بیدار شدن و اومدن بیرون
جین اومد یقه لباسمو گرفت و کشوندتم تو اتاق و شوگا، هم کوک رو از یقه گرفت و کشوندش تو اتاق
من و کوک : فقط یه دست دیگه
جین و شوگا : برید گمشید بخوابید از پریشب بیدارین میمیرین
۲۲.۷k
۱۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.