مـــــنو لیـــوانهـ یــــخِ خالــــیـ
مـــــنو لیـــوانهـ یــــخِ خالــــیـ
سیگــــارا زمیـــــنـ بیچـــــارهـ نـــــخـ قالیـ
بیــــدار و تنتـ داغـ نیـ
ولیـ میگنـ کهـ دیدهـ شدهـ سرزمینـ هایـ مذابـ کهـ از تو آتیشـ داغـ
باز گلا در اومدنـ شدنـ از ریشهـ یهـ باغـ
پیلهـ هام باید که کرم بزنن تا که پروانه دراد
باید که بمیری تو بشن افسانهــ لبات
رسمو کشیدهفتـ خان اداتـ
اینقدر بهانهـ نیار
میگن بالای بارون یه خورشیدِ تابونهـ
تا نری تو دریا نمیفهمی شنا آسونهـ
پس پاندول ساعت تو نکن استراحتـ
برو جلو نزار این حس شه عادتـ
سیگــــارا زمیـــــنـ بیچـــــارهـ نـــــخـ قالیـ
بیــــدار و تنتـ داغـ نیـ
ولیـ میگنـ کهـ دیدهـ شدهـ سرزمینـ هایـ مذابـ کهـ از تو آتیشـ داغـ
باز گلا در اومدنـ شدنـ از ریشهـ یهـ باغـ
پیلهـ هام باید که کرم بزنن تا که پروانه دراد
باید که بمیری تو بشن افسانهــ لبات
رسمو کشیدهفتـ خان اداتـ
اینقدر بهانهـ نیار
میگن بالای بارون یه خورشیدِ تابونهـ
تا نری تو دریا نمیفهمی شنا آسونهـ
پس پاندول ساعت تو نکن استراحتـ
برو جلو نزار این حس شه عادتـ
۲۳۱
۱۵ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.