به سرم زد یه شب ناشناس امتحانش کنم ؛ بازی خطرناکی بود اما
به سرم زد یه شب ناشناس امتحانش کنم ؛ بازی خطرناکی بود اما به ریسکش میارزید🙂🖐🏼
نوشتم : سلام گف : سلام ؛ شما ؟
گفتم : غریبه. خدا خدا میکردم که دیگه پیامی نگیرم ؛ اخه قرارمون این بود که غریبه ای واردِ حریممون نشه :) گفت : میشه خودتونو معرفی کنید ؟ نوشتم و نوشت ساعتا برام گفت ؛ از تنهاییش ، از گذشتهاش که پاک بود از آدمها ، نالید از عشقای امروزی . .
بعد با شماره خودم پیام دادم دیگ جواب نداد ؛ برا غریبه اما حاضر بود جونشو بده
عجیب بود که دیگه خبری از شلوغیِ کارش نبود
عجیب بود دیگه دستش هم بند نبود
عجیب بود ؛ همه چیز عجیب بود
بعد سال ها منو با غریبهای عوض کرد که خودم بودم
بعضی وقتا تو زندگی غریبه شید آدما خیلی زود غریبه ها رو به ادمای مهم زندگیشون ترجیح میدن :)))❤️🩹
نوشتم : سلام گف : سلام ؛ شما ؟
گفتم : غریبه. خدا خدا میکردم که دیگه پیامی نگیرم ؛ اخه قرارمون این بود که غریبه ای واردِ حریممون نشه :) گفت : میشه خودتونو معرفی کنید ؟ نوشتم و نوشت ساعتا برام گفت ؛ از تنهاییش ، از گذشتهاش که پاک بود از آدمها ، نالید از عشقای امروزی . .
بعد با شماره خودم پیام دادم دیگ جواب نداد ؛ برا غریبه اما حاضر بود جونشو بده
عجیب بود که دیگه خبری از شلوغیِ کارش نبود
عجیب بود دیگه دستش هم بند نبود
عجیب بود ؛ همه چیز عجیب بود
بعد سال ها منو با غریبهای عوض کرد که خودم بودم
بعضی وقتا تو زندگی غریبه شید آدما خیلی زود غریبه ها رو به ادمای مهم زندگیشون ترجیح میدن :)))❤️🩹
۹.۵k
۱۸ آذر ۱۴۰۱