کیوت فقط برای من
فیک جونگکوک
پارت ۳۳
_سلام میگم تهیونگ من خونه تنهام میشه بیای پیشم
×آره الان میام
بعد از چند مین در زده شد درو باز کردم تهیونگ بود تهیونگ منو بغل کرد
×سلام
_سلام بیا داخل
×باشه
_میگم تهیونگ امروز جونگکوک با چاقو کمرش بریده شد
×چی الان کجاست باز برگشت به اون روزا(نگران)
_نه اتفاقی بود ولی کدوم روزا
×وقتی کوچیک بود مامانش رو از دست داد و خیلی به مامانش وابسته بود و میخواست بره پیشش بخاطر همین سعی میکرد خودکشی کنه به خودش آسیب میرسوند و من و باباش خیلی روش حساس شدیم و حتی با یه خراش کوچیک نگرانش میشیم
_واقعا
×آره میگم ا/ت از این به بعد تو هم مراقبش باش
_باشه
۲ساعت بعد :
×خب من دیگه میرم
_باشه خداحافظ
×خداحافظ
بعد از چند دقیقه صدای کلید اومد برگشتم که دیدم بابا از در اومد داخل ولی کتش نبود بعد مامان اومد ولی...
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.