تفسیر قرآن
ادامه نکات تفسیری آیه 1 تا 5 سوره فلق
آنچه بر سر اهل بيت پيامبرعليهم السلام آمد كه آنان را كنار زدند، ناشى از حسادت بود و قرآن در آيه 54 سوره نساء مى فرمايد: چرا به خاطر الطاف و تفضّل خداوند، بر افراد لايق حسادت مى ورزند، مگر نمى دانند ما به آل ابراهيم كتاب و حكمت و ملك عظيم داديم.
حسادت در ميان تمام شرور، برجسته ترين شرّ است. زيرا حسود نقشه ها مى كشد و حيله ها مى كند و مرتكب انواع شرور مى شود تا به هدف برسد.
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «الحسد داء عياء لايزال الا بهلك الحاسد او بموت المحسود»(276) حسادت مرض خطرناكى است كه جز با مرگ محسود يا هلاكت حسود از بين نمى رود.
حسود در واقع به خدا اعتراض دارد و در برابر اراده و حكمت او جهت مى گيرد كه چرا به او عطا كرده و به من نداده است.
حسود هرگز خيرخواهى و نصيحت نمى كند و به خاطر خوى حسادت، از رسيدن خير خودش به ديگران جلوگيرى مى كند.
قرآن، ريشه بسيارى از گناهان را «بغياً» به معناى حسادت دانسته است و امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «انّ الكفر اصله الحسد»(277) ريشه كفر حسادت است. چنانكه در برابر پيامبران مى گفتند: «أبشر يهدوننا»(278) آيا انسانى مثل ما پيامبر شود و ما را هدايت كند؟
حسود، اهل تواضع و تشكر نيست و هرگز به كمالات ديگران گواهى نمى دهد و قهراً مرتكب گناه كتمان حق مى شود.
حسود معمولاً منافق است. حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «الحاسد يظهر وُدّه فى اقواله و يخفى بُغضه فى افعاله»(279) در ظاهر اظهار علاقه مى كند ولى در باطن كينه و بغض دارد.
منشأحسادت چيست؟
گاهى تبعيض نابجا ميان افراد، حسادت آنان را بر مى انگيزد.
گاهى مردم توجيه نيستند و شرايط را يكسان مى پندارند و همينكه يك برترى و امتيازى ديدند حسادت مى ورزند. در حالى كه اگر حكمت و دليل تفاوت ها را بدانند آرام مى شوند.
حسادت در خاندان نبوت نيز پيدا مى شود، همان گونه كه در خانه حضرت يعقوب، حسادت فرزندان، آنان را به چاه افكندن برادر وادار كرد.
دامنه حسادت تنها نسبت به نعمت هاى مادى نيست، بلكه گاهى نسبت به ايمان افراد حسادت مى شود و مى خواهند آنان را به كفر برگردانند. «يردّونكم من بعد ايمانكم كفّاراً حسداً»(280)
روشن است كه حسادت، آرزوى نابودى نعمت ديگران است، وگرنه درخواست نعمت از خداوند، حسادت نيست. چنانكه سليمان از خداوند حكومتى بى نظير خواست: «ملكاً لا ينبغى لاحد»(281) و حضرت على عليه السلام در دعاى كميل از خداوند مى خواهد كه نصيب او بيشتر باشد و قرب او به خداوند نيز بيشتر باشد. «واجعلنى من احسن عبيدك نصيبا عندك و اقربهم منزلة منك...»
براى درمان حسادت بايد اينگونه فكر كرد:
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
آنچه بر سر اهل بيت پيامبرعليهم السلام آمد كه آنان را كنار زدند، ناشى از حسادت بود و قرآن در آيه 54 سوره نساء مى فرمايد: چرا به خاطر الطاف و تفضّل خداوند، بر افراد لايق حسادت مى ورزند، مگر نمى دانند ما به آل ابراهيم كتاب و حكمت و ملك عظيم داديم.
حسادت در ميان تمام شرور، برجسته ترين شرّ است. زيرا حسود نقشه ها مى كشد و حيله ها مى كند و مرتكب انواع شرور مى شود تا به هدف برسد.
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «الحسد داء عياء لايزال الا بهلك الحاسد او بموت المحسود»(276) حسادت مرض خطرناكى است كه جز با مرگ محسود يا هلاكت حسود از بين نمى رود.
حسود در واقع به خدا اعتراض دارد و در برابر اراده و حكمت او جهت مى گيرد كه چرا به او عطا كرده و به من نداده است.
حسود هرگز خيرخواهى و نصيحت نمى كند و به خاطر خوى حسادت، از رسيدن خير خودش به ديگران جلوگيرى مى كند.
قرآن، ريشه بسيارى از گناهان را «بغياً» به معناى حسادت دانسته است و امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «انّ الكفر اصله الحسد»(277) ريشه كفر حسادت است. چنانكه در برابر پيامبران مى گفتند: «أبشر يهدوننا»(278) آيا انسانى مثل ما پيامبر شود و ما را هدايت كند؟
حسود، اهل تواضع و تشكر نيست و هرگز به كمالات ديگران گواهى نمى دهد و قهراً مرتكب گناه كتمان حق مى شود.
حسود معمولاً منافق است. حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «الحاسد يظهر وُدّه فى اقواله و يخفى بُغضه فى افعاله»(279) در ظاهر اظهار علاقه مى كند ولى در باطن كينه و بغض دارد.
منشأحسادت چيست؟
گاهى تبعيض نابجا ميان افراد، حسادت آنان را بر مى انگيزد.
گاهى مردم توجيه نيستند و شرايط را يكسان مى پندارند و همينكه يك برترى و امتيازى ديدند حسادت مى ورزند. در حالى كه اگر حكمت و دليل تفاوت ها را بدانند آرام مى شوند.
حسادت در خاندان نبوت نيز پيدا مى شود، همان گونه كه در خانه حضرت يعقوب، حسادت فرزندان، آنان را به چاه افكندن برادر وادار كرد.
دامنه حسادت تنها نسبت به نعمت هاى مادى نيست، بلكه گاهى نسبت به ايمان افراد حسادت مى شود و مى خواهند آنان را به كفر برگردانند. «يردّونكم من بعد ايمانكم كفّاراً حسداً»(280)
روشن است كه حسادت، آرزوى نابودى نعمت ديگران است، وگرنه درخواست نعمت از خداوند، حسادت نيست. چنانكه سليمان از خداوند حكومتى بى نظير خواست: «ملكاً لا ينبغى لاحد»(281) و حضرت على عليه السلام در دعاى كميل از خداوند مى خواهد كه نصيب او بيشتر باشد و قرب او به خداوند نيز بيشتر باشد. «واجعلنى من احسن عبيدك نصيبا عندك و اقربهم منزلة منك...»
براى درمان حسادت بايد اينگونه فكر كرد:
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۸۸۸
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.