دلنوشته
#دلنوشته
کودکیم را به زمان بخشیدم.....
آن روزی که آرزو هارا به اسارت بردن و خلاصه شدم در نگاه سرد عروسک ها،
خاطراتم در گاه بی گاه زندگی گم شدند.چون یوسف که در چاه فراموشی رها شد.اما نه از طناب خبری بود نه از کاروانی......
در تنهای جای برای زندگی نیست
در تنهای لحظات امتداد پیدا می کنند و در امتداد هر لظه پاییز فرا می رسد،
پاییزی که بوی تکرار می دهد بوی غربت مرگ.......
کودکیم را به زمان بخشیدم.....
آن روزی که آرزو هارا به اسارت بردن و خلاصه شدم در نگاه سرد عروسک ها،
خاطراتم در گاه بی گاه زندگی گم شدند.چون یوسف که در چاه فراموشی رها شد.اما نه از طناب خبری بود نه از کاروانی......
در تنهای جای برای زندگی نیست
در تنهای لحظات امتداد پیدا می کنند و در امتداد هر لظه پاییز فرا می رسد،
پاییزی که بوی تکرار می دهد بوی غربت مرگ.......
۲.۴k
۱۴ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.