بگذار که آتش بزنم حاشیه ام را

بگذار که آتش بزنم حاشیه ام را ..
تا پر کنم از عطر وجودت ریه ام را

کارم شده تلقین بکنم غصه ندارم
افسردگی مطلق هر ثانیه ام را ..

زیباتر از آنی که به تشبیه بگنجی ..
نظم تن تو ریخت به هم قافیه ام را

من مرد عمودی زمین بودم و امروز
از مرحمت عشق ببین زاویه ام را ..

در هندسۀ گیج جهان آنچه مهم است
اسم تو سند خورده دل عاریه ام را ..

توجیه من این است دلم مال خودم نیست
با قاعدۀ عشق بخوان فرضیه ام را ......❥‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎
‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌
دیدگاه ها (۶)

دوست داشتنِ آدم ها را بلدَم ،نخواستنِ شان را بیشتر ..توجه را...

سـاز بی آوازم و سنتــور میخـواهـد دلـمنغمه ای درگوشه ی ماهور...

من محبت میفروشم، تو محبت میخرے ؟خستہ از تنهاییم ،من را بہ هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط