عزیزم

عزیزم!
درمان بخش زخم های تن آسوده ام!
شفای گریه ی نیمه شبان!
کی از راه خواهی آمد؟!
خرابم!
دیگر کلمات آسوده ام نمی گذارند
من در حجم شکنندگی درد
در تب و تاریکی این شب، مانده ام
ترس هایم در هم می شکنند!
بیا
بیا و عشق بیاور!
تو عین الیقینِ منی!
ای چراغِ چشم هایم از تو روشن!


#عرفان_یزدانی
دیدگاه ها (۲)

هرچه کویت دور تر اشتیاق من بیشترای همه خوبی شب نازت بخیرمهنا...

شب بِخير كه ميگويیتمامِ آرامشِ دنيا برایِ من ميشود...!هر چه ...

من برای کودتا،برای انقلاب،یا برای آزادی، متولد نشده‌اممن آمد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط