بهاردلمن

🌱🌸 #بهار‌ِدل‌ِمن‌ 🌸🌱




اونجا.که.سهراب.سپهری.میگه:

#شوق می آمد،
دست در #گردن حس می‌انداخت!
فکر #بازی می کرد،
زندگی چیزی بود
مثل یک #بارش‌عید،
یک چنار پر سار.
#زندگی در آن وقت
صفی از نور و #عروسک بود،
یک بغل #آزادی بود...✍️📸



#آرامکده


#نگاشــــــته‌شده‌در: ۱۴۰۳/۰۲/۱۴

۰۹:۰۲🕰


💌👒 ⌈ #مستاجرِخدا

#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

🌱🌸 #بهار‌ِدل‌ِمن‌ 🌸🌱کجای ِ #بودن‌هایت قرار گرفته ام کجای یک ...

🌱🌸 #بهار‌ِدل‌ِمن‌ 🌸🌱❤️ #سلام_امام_زمانم#صبح یعنی ...تپشِ قلب...

🌱🌸 #بهار‌ِدل‌ِمن‌ 🌸🌱.#آينه...زن ها را #خوب مي فهمدكه تمام #غ...

🌱🌸 #بهار‌ِدل‌ِمن‌ 🌸🌱از.سَر.نمی‌اُفتیچون خاطره‌ی اولین دیدارا...

عشقم سادیمی من

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

فرشته نجاتم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط