سوری دختری از تبار الموت؛عاشق پسری درشهر خود که سرباز بود
سوری دختری از تبار الموت؛عاشق پسری درشهر خود که سرباز بوده میشود بعداز پایان خدمت سربازی قرار میشود که پسر به خواستگاری سوری بیاید بعد چندین سال سوری از شهر وخانواده خود دل کنده وعازم اردبیل میشه تا جویای پسره باشه وقتی پرس وجو میکنه متوجه میشه که پسره کارمند اموزش وپروش شده وازدواجکرده وقتی که به ملاقات پسره میره با سیلی از سوری پذیرای میکنه ومیگه نمیخوامتو رو ببینم از اون سال سوری به دور از خانواده وشهر خود دراردبیل درخیابان ها زندگی میکرد که تو اردبیل بعد ده بیست سال:سالیان متوالی:بهش خونه دادن والانم تنهایی زندگی میکنه
۸۴۵
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.