عکاسی خودم

عکاسی خودم

دیروز غروب
پیاده روهای غمگین را قدم میزدم
عابران بی تفاوت از کنارم
سکوتم را لگد می کردند
زیر هجوم افکارم
تو را آرزو کردم
کاش یکی ازاین عابران بودی
هیچ نگاهی آشنا نبود
جز کودک فال فروشی که نگاه غمگینش بغض مرا به انفجار رساند
دیدگاه ها (۱)

خندیدن درست مثل یه چراغ میمونه که شادی رو روشن میکنهُ بدخلقی...

بافت یک فرش قشقایی با طرح قشقای فوق العاده

عکاسی من

عکاسی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط