لا مروّت شانه هایت دردِ بی درمانِ کیست؟!
لا مروّت شانه هایت دردِ بی درمانِ کیست؟!
چشمهایِ لوتی ات درخلوتِ دکانِ کیست؟!
پرسشی دارم که میدانی و پنهان می کنی
بر تنت عطر دو سیب از محفلِ قلیانِ کیست؟!
زخم های روحِ رنجورم،
نوازشِ لطیفِ دستانت را میطلبند.
وعده دیدارت را فراموش کرده ای ،
چشمهایِ لوتی ات درخلوتِ دکانِ کیست؟!
پرسشی دارم که میدانی و پنهان می کنی
بر تنت عطر دو سیب از محفلِ قلیانِ کیست؟!
زخم های روحِ رنجورم،
نوازشِ لطیفِ دستانت را میطلبند.
وعده دیدارت را فراموش کرده ای ،
۵.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲