امام رو به پریدن عمامه روی زمین

امام، رو به پریدن... عمامه روی زمین!
قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین

خطوط آخر نهج‌البلاغه ریخت به خاک
چکید هر طرفی صد چکامه روی زمین...

خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو
گرسنگان «حجاز» و «یمامه» روی زمین؟!

زمان به خواب ببیند که باز امیرانی
رقم زنند برسم تو نامه روی زمین:

«مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان
مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین..»

... تو رفته‌ای و زمین مانده است و ما ماندیم
و میزهای پر از بخشنامه؛ روی زمین!
دیدگاه ها (۰)

فزت و رب الکعبه

شگفتا کرامات ماهی تمامچه ماهی که خورشید صبح است و شامچه ماهی...

تو همان جرعه ی آبی که نشد وقت سحر بزنم لب به تو و زود اذان ر...

برگرد بی تو بغض زمان وا نمی شود یک شاخه یاس عاطفه پیدا نمی ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط