قرار بود دمادم به پات غم بخورم

.
قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم
.

مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟ .
من عاشق تو شدم تا که آخر عمری
شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم .
شراب داد به من روزگار, لب نزدم
ولی تو زهر بده، قول میدهم بخورم .
چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم
ولی قبول نکردی، چرا؟ قسم بخورم؟! .
لب و دهان مرا طعم باده میگیرد
اگر کنار تو چایی تازه دم بخورم .
قلم بدست گرفتی مرا کنار نزن
مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم .
اگر قبول کنی نذر کرده ام پس از این
ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم .
بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت
طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم .
حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم
شده ست طالع من حسرت حرم بخورم...
.

#اشک_لطیف #اشعار_آئینی #علی_اکبر_لطیفیان
دیدگاه ها (۳)

A teenage girl at one of the forests of #Talesh City on a fo...

Spectators at the first annual Senegalese wrestling event at...

#dailytehran #Tehran #oldman #life #carpet #instabazar #baza...

A couple are taking photos in the Aboatash park. | 3 June '1...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط