چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری
چه فروشدی به کُلْفٙت؟! چه شُدٙت چه حال داری؟!
برو و بِکش دو جامی که بسی ملال داری
دل تست فارغ از غم، که شراب عیش خوردی
تو به عیش کوش و مستی که فراغ بال داری
تو نشسته در مقابل من و صد خیال باطل
که به عالم تخیل به که اتصال داری
به کدام علم یارب به دل تو اندر آیم؟!
که ببینم و بدانم که چه در خیال داری
به ترشح عنایت غم باز ماندهای خور
تو که کاروان جانها به لب زلال داری
چه خوش است از تو وحشی ز شراب عشق مستی
که نه خستهٔ فراقی نه غم وصال داری
#وحشی_بافقی
برو و بِکش دو جامی که بسی ملال داری
دل تست فارغ از غم، که شراب عیش خوردی
تو به عیش کوش و مستی که فراغ بال داری
تو نشسته در مقابل من و صد خیال باطل
که به عالم تخیل به که اتصال داری
به کدام علم یارب به دل تو اندر آیم؟!
که ببینم و بدانم که چه در خیال داری
به ترشح عنایت غم باز ماندهای خور
تو که کاروان جانها به لب زلال داری
چه خوش است از تو وحشی ز شراب عشق مستی
که نه خستهٔ فراقی نه غم وصال داری
#وحشی_بافقی
- ۶۳۹
- ۲۵ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط