ناز دانه ام

ناز دانه ام
دیگر تو را نمی نویسم،
نمی سرایمت.
مرا با شعر و شاعری چه کار
میخواهم زراعت کنم.
تو را باید کاشت
درست وسط قلبم،
میان چشمهایم
و روی لبهایم
تو را باید جور دیگری دوست داشت...
دیدگاه ها (۱)

هر آدمی در زندگی بایدکسی رو داشته باشهکه حس کنهبا نبودش دنیا...

بهـــار نیســتبهشت است فصل دیدن «تــو»

من دلم همین حالا عشق میخواهد...اینکه یک نفر یک روزی می آید، ...

آنقدر دیر آمدی تاعاقبت پاییز شدکاسه صبرم ازاین دیرامدن لبریز...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

نمی داند دل تنها، میان جمع هم تنهاستمرا افکنده در تنگی، که ن...

دارم بی صاحب مونده هاروکا رو میکشماین وسط دارم میاو رو طراحی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط