اینجا

اینجا
پاییز نه برف دارد
نه باران
نه برگ ریزانی
تنهادلم که می گیرد
میروم لب دریا
قرص نانم را نصف میکنم
نصفش برای ماهیها
نصف دیگرش برای مرغان دریایی
من حرف میزنم
دریا موج
دریا از قایق و کشتی و لنج گفت
از ماهی و کوسه
از نهنگ
از مرجان و مرواید
من تنهازیر نور ماه
اسم تو را روی شن ها نوشتم
و رفتم
حالا سال هاست
دریا کف میکند..
دیدگاه ها (۵)

دلتـنگتوامجاناهردم که روم جـاییبا خود به سفر بردمیاد توو تنـ...

لعنت به فردایی که بی تو درد داردبه این جهان که خصلتی نامرد د...

سلام ببخشید من یه مدت نتونستم بیام امیدوارم بازم منو دنبال ک...

تو تمٖنای مـن و یار مـن و جان منی؟پس بمان تا که نمانم به تمن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط