گفتم چشمم گفت بهراهش میدار

گفتم چشمم، گفت به‌راهش میدار
گفتم جگرم، گفت پر آهش میدار
گفتم که دلم، گفت چه داری در دل
گفتم غم تو، گفت نگاهش میدار

ابوسعید ابوالخیر

این شعر عالیه 👌
دیدگاه ها (۱)

من از مصاحبت آفتاب می آیمکجاست سایه؟سهراب سپهری

به «سلطان جهان»، «شاه عرب» گفتند و عیبی نیستبه هرتقدیر دست ل...

پنهان ز عالمیم ز بس عین عالمیمچون قطره در روانی‌ دریا گمیم م...

از بودنت تنها "نبودن" سهم من شد...گاهی کنار دیگران در فکر من...

دل من پر زده این دل غم زده همه جا سر زدهببینه تو کجاییبه دلم...

به سر شوق سر کوی تو دیرم

﷽‌🌱گفتم: این رسم وفا با من مهجور نبودگفت: این عشق تو با شِکو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط