رنجشی نیست.آدمها همینندخوبند ولی فراموش کار.میآیندمی مانندمی روند.مثل مسافران کاروان سرامثل ازدحام بی انتهایِ یک خیابان.کسی برایِ بودننیامده ... نمیآید