.
.
این که من مـی توانم به مادرانه ترین شکل در زمانِ کوتاه برایِ چندین نفر سفره ی شامی رنگین پهن کنم...
یا اینکه می توانم،
به پدرانه ترین شکل پشت رُل بشینم و جاده هارا جا به جا کنم... اینکه من مـیتوانم به دخترانه ترین شکل..
شعرهایِ عاشقانه ببافم..
داستان هایِ عجیب بنویسم...
نقاشی بکشم... و یا به مانندِ معماران منزلم را چیدمان کنم..
و مدیرانِ مدیریت کنم..
و..و..و... اینکه من لوح هایِ تقدیرم کُنجِ کمد باشدُ
همیشه و همه جا توانایی هایِ من نقلِ مجلس شود... چه فایده؟؟!
وقتی به چشم تو نمی آیم..
کاش بی سوادی بودم که ماشین را هی خاموش میکند و در منزلی شلخته قرمه سبزی اش ته میگیرد...
#فرزانه_صدهزاری
این که من مـی توانم به مادرانه ترین شکل در زمانِ کوتاه برایِ چندین نفر سفره ی شامی رنگین پهن کنم...
یا اینکه می توانم،
به پدرانه ترین شکل پشت رُل بشینم و جاده هارا جا به جا کنم... اینکه من مـیتوانم به دخترانه ترین شکل..
شعرهایِ عاشقانه ببافم..
داستان هایِ عجیب بنویسم...
نقاشی بکشم... و یا به مانندِ معماران منزلم را چیدمان کنم..
و مدیرانِ مدیریت کنم..
و..و..و... اینکه من لوح هایِ تقدیرم کُنجِ کمد باشدُ
همیشه و همه جا توانایی هایِ من نقلِ مجلس شود... چه فایده؟؟!
وقتی به چشم تو نمی آیم..
کاش بی سوادی بودم که ماشین را هی خاموش میکند و در منزلی شلخته قرمه سبزی اش ته میگیرد...
#فرزانه_صدهزاری
۳.۵k
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.