صدایم کننگاهم کن که عشقت کرده ویرانم
صدایم کن،نگاهم کن، که عشقت کرده ویرانم
دو چشمان قشنگت ، آتشی افکنده بر جانم
تو ای مه روی زیبایم ، بکش دست نوازش را
که همچون بره آهویی ، دوچشمت کرده حیرانم
هزاران بار ، گفتم من ، ومیدانم که میدانی
منم هستم خاک پای تو ، توهستی دین وایمانم
زبیم درد تنهایی دلم چون سرکه میجوشد
نمی دانم چرا گیجم ، چرا اینگونه بیجانم
توای آرامش جانم ، ندارم طاقت دوری
اگر دلداده ام باشی، فدایت میکنم جانم....
دو چشمان قشنگت ، آتشی افکنده بر جانم
تو ای مه روی زیبایم ، بکش دست نوازش را
که همچون بره آهویی ، دوچشمت کرده حیرانم
هزاران بار ، گفتم من ، ومیدانم که میدانی
منم هستم خاک پای تو ، توهستی دین وایمانم
زبیم درد تنهایی دلم چون سرکه میجوشد
نمی دانم چرا گیجم ، چرا اینگونه بیجانم
توای آرامش جانم ، ندارم طاقت دوری
اگر دلداده ام باشی، فدایت میکنم جانم....
- ۳۱۹
- ۱۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط