چای دم کن با محبت میهمانت میشوم

چای دم کن با محبت میهمانت میشوم
من همان قند دو پهلوی لبانت میشوم
در دل تنگم عجب جا کرده ای جانان من
گر بخواهی در دل تنگ تو ...جانت میشوم
یک اشاره از تو بنیاد دلم را میکند
گر تو خواهی بهتر از جان جهانت میشوم
ناز کم کن من که گفتم میخرم ناز تو را
آنقدر میخواهمت آهو. ...شبانت میشوم
شب شدی تو ماه تابانم. ..روز خورشید منی
مهربانی دیدم از تو ..مهربانت میشوم
چشمه ی عشقی که میجوشی درون سینه ام
حکم دریایی و من آب روانت میشوم
گفته بودی دوست داری یک نفر مهمان کنی
چای دم کن با محبت میهمانت میشوم
دیدگاه ها (۶)

خیلی زیباست امیدوارم چنین روزی رو ببینم

آفتاب روز قیامت سوزان است اما سوزنده تر از آن سایه ی دیوار ا...

هر صبح خدا یک غزل از دفتر عشق است♡سرسبزترین مثنوی از منظر عش...

ببخش آقای مهربونی...................خـبـر آمـد خبـری نیـست ه...

چای دم كن با محبت ميهمانت ميشوممن همان قند دو پهلوی لبانت مي...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط