کاش می شد خنده را تدریس کرد

کاش می شد خنده را تدریس کرد
کارگاه خوشدلی تاًسیس کرد
کاش می شد عشق را تعلیم داد
ناامیدان را امید و بیم داد
شاد بود و شادمانی را ستود
با نشاط دیگران ، دلشاد بود
کاش می شد دشمنی را سر برید
دوستی را مثل شربت سر کشید
دشمن بی رحمی و اجحاف بود
دوستدار نیکی و انصاف بود
کاش می شد پشت پا زد بر غرور
دور شد از خود پسندی، دور دور
با صفا و یکدل و آزاده بود
مثل شبنم بی ریا و ساده بود
از دو رنگی و ریا پرهیز کرد
کینه را در سینه حلق آویز کرد
کاش می شد ساده و آزاد زیست
در جهانی خرم و آباد زیست
اعتیاد و فقر را نابود کرد
دودمان بیکسی را دود کرد.
دیدگاه ها (۱)

سکوت گورستان رامیشنوی؟دنیاارزش دل شکستن رانداردمیرسد روزی که...

اینم برا عاشقای آقا امیرالمؤمنین...ﺑﺎ ﺍﺫﺍﻥ ﺣﺮﻣﺖ ﺍﺷﮏ ﭼﮑﯿﺪﻥ ﺩﺍ...

خدایا!دلمان را به تو می سپاریمدلی که همچون یک دفتر پر است از...

. بترس!از او که سکوت کرد وقتی دلش را شکستی،او تمام ............

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط