✅ چگونه نگاهی باید حاکم بشود؟
✅ چگونه نگاهی باید حاکم بشود؟
در فضای دانشجویی و آنهم در شرایط تشکیلاتی، یکی از نقاط قوت آن روزهای اول انقلاب، تمرکز بر جذب و شبکه سازی های #گلد_کوئستی بود. یعنی درواقع هر نیرو، موظف به هدایتگری و تربیت 2 الی 5 نیروی اطرافش - بدون محور قرار دادن خودش - در شبکهی انقلاب بود. در واقع روحانیتی که محوریتش امام(ره) بود، در رأس بود، نه سیاستهایی که شاید منتهی به انقلاب اسلامی میشد.
👈 اما همین نقطه ی قوت، زمانی به نقطه ضعف مبدل شد که بدنه ی انقلابی، تئوری جدیدی را برای جذب نیرو به کار گرفت. یعنی جایگزینیِ خودش(مبلغ تشکیلات)، جای رأس هرم! و این به زبان ساده تر یعنی، شبکه سازی تشکیلاتی، اما از نوع #قبیله ای..
👈 این تئوری همین یک نقص برای شکستش کافی بوده و هست که با حذف این فرد مربی، سرگروه، یا جاذب و به اصطلاح مبلغ، تمام آن عقبه دچار ریزش خواهد شد. چراکه آن عقبه و نیروی جذب شده تنها راه ارتباط با رأس هرم را منحصراً از مسیر یک تفکر و بطور مداوم بصورت کانالیزه از جانب همان فرد متصور بود. لذا با حذف و یا هضم همین رابط - چون اعتمادسازی نسبت به اصل (انقلاب) انجام نشد -اکثریت آن نیروی جذب شده از جانب آن فرد، دچار لغزش و ریزش شدند.
⚠ ️ نتیجه اش میشود همین حال و روز امروز ما!
👈 باید برگردیم به اصل .. باید برگردیم به آن ساز و کاری که ولایت را به مردم میشناساند، نه خودش را. آن هم بصورت بزک شده! .. تنها در آن صورت است که با حذف افراد میاندستی، همچنان #ولایت و آموزه های ناب اسلام، مورد تأیید و تأکید عموم مردم خواهد بود.
🌱 در کانون #طرح_ولایت هم باید همینطور باشد. در مدارس و فضاهای آموزشی و تربیتی هم همینطور.. بنا نیست خودمان را مطرح کنیم. اگر کار برای خدا و (ولایت محوری) است، پس نام و تجلیل و عنوان ملاکمان نیست.
⚠ ️ سیاستهای تشکیلاتی باید ولایت محور باشند، نه مثلاً عدل محور! (عدلی که احمدی نژاد، هاشمی و خاتمی ساز باشد، بدرد انقلاب و ولایت نخواهد خورد)
🔸 از کجا بفهمیم همچنان ولایت محوریم؟
نوع مواضع، لحظه شناسی، مدل اولویت شناسی موضوعی، تمکین و تحلیل رفتاری متناسب با مواضع ولایت همواره شاخص های خوبی خواهند بود.
* آقای #کاف_قاف
* #اصولگرای_اصلاح_طلب
در فضای دانشجویی و آنهم در شرایط تشکیلاتی، یکی از نقاط قوت آن روزهای اول انقلاب، تمرکز بر جذب و شبکه سازی های #گلد_کوئستی بود. یعنی درواقع هر نیرو، موظف به هدایتگری و تربیت 2 الی 5 نیروی اطرافش - بدون محور قرار دادن خودش - در شبکهی انقلاب بود. در واقع روحانیتی که محوریتش امام(ره) بود، در رأس بود، نه سیاستهایی که شاید منتهی به انقلاب اسلامی میشد.
👈 اما همین نقطه ی قوت، زمانی به نقطه ضعف مبدل شد که بدنه ی انقلابی، تئوری جدیدی را برای جذب نیرو به کار گرفت. یعنی جایگزینیِ خودش(مبلغ تشکیلات)، جای رأس هرم! و این به زبان ساده تر یعنی، شبکه سازی تشکیلاتی، اما از نوع #قبیله ای..
👈 این تئوری همین یک نقص برای شکستش کافی بوده و هست که با حذف این فرد مربی، سرگروه، یا جاذب و به اصطلاح مبلغ، تمام آن عقبه دچار ریزش خواهد شد. چراکه آن عقبه و نیروی جذب شده تنها راه ارتباط با رأس هرم را منحصراً از مسیر یک تفکر و بطور مداوم بصورت کانالیزه از جانب همان فرد متصور بود. لذا با حذف و یا هضم همین رابط - چون اعتمادسازی نسبت به اصل (انقلاب) انجام نشد -اکثریت آن نیروی جذب شده از جانب آن فرد، دچار لغزش و ریزش شدند.
⚠ ️ نتیجه اش میشود همین حال و روز امروز ما!
👈 باید برگردیم به اصل .. باید برگردیم به آن ساز و کاری که ولایت را به مردم میشناساند، نه خودش را. آن هم بصورت بزک شده! .. تنها در آن صورت است که با حذف افراد میاندستی، همچنان #ولایت و آموزه های ناب اسلام، مورد تأیید و تأکید عموم مردم خواهد بود.
🌱 در کانون #طرح_ولایت هم باید همینطور باشد. در مدارس و فضاهای آموزشی و تربیتی هم همینطور.. بنا نیست خودمان را مطرح کنیم. اگر کار برای خدا و (ولایت محوری) است، پس نام و تجلیل و عنوان ملاکمان نیست.
⚠ ️ سیاستهای تشکیلاتی باید ولایت محور باشند، نه مثلاً عدل محور! (عدلی که احمدی نژاد، هاشمی و خاتمی ساز باشد، بدرد انقلاب و ولایت نخواهد خورد)
🔸 از کجا بفهمیم همچنان ولایت محوریم؟
نوع مواضع، لحظه شناسی، مدل اولویت شناسی موضوعی، تمکین و تحلیل رفتاری متناسب با مواضع ولایت همواره شاخص های خوبی خواهند بود.
* آقای #کاف_قاف
* #اصولگرای_اصلاح_طلب
۱.۷k
۲۹ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.