هزبین کورالین
🔹هزبین کورالین 🔹
پارت ۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🩷چارلی
🩷سلام. کسی... توی هتل نیست؟بزار حدس بزنم. برام برنامه چیدین. باهام شوخی نکنید. آخ! یه دکمه ی..... گنده؟ من... علاقه ای به دکمه ندارم ها.
آی.... سرم.....
بیهوش شدن**
***یه نفر با بطری زده تو سر چارلی***
🩶وگی
🩶کشیدن چارلی به زیر زمین**
🩶انداختن چارلی تو زیر زمین**
🩷به هوش اومدن*
🩷وگی؟.... تو.. تو داری چی کار میکنی باهام حرف بزن......
🩶اوردن چاقو به سمت چارلی**
🩷لطفا وگی.. نه!
🩷بیدار شدن**
🩷خیالم راحت شد. فقط یه خواب بود. چرا... اینجا اینقدر عجیبه؟ اووووو. صد در صد توی خواب بیدار شدم. وگی... بابا... نیفتی شما... کجایین. این دریچه.... قبلا اینجا نبود.
🩷رفتن در دریچه**
🩷تاحالا.... دریچه ی قرمز ندیدم...
🩷افتادن**
🩷آخ.... حالا چطوری برگردم؟ اینجا آنتن هم که نداره اه.انجا راه دیگه نداره؟ نه متاسفانه. خالا من موندم و این چاله توی دریچه ی قرمز....
.
.
.
. پایان🏵✨
.
.
.
پارت بعدی تا ۱۰ تا لایک🏵🏵
پارت ۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🩷چارلی
🩷سلام. کسی... توی هتل نیست؟بزار حدس بزنم. برام برنامه چیدین. باهام شوخی نکنید. آخ! یه دکمه ی..... گنده؟ من... علاقه ای به دکمه ندارم ها.
آی.... سرم.....
بیهوش شدن**
***یه نفر با بطری زده تو سر چارلی***
🩶وگی
🩶کشیدن چارلی به زیر زمین**
🩶انداختن چارلی تو زیر زمین**
🩷به هوش اومدن*
🩷وگی؟.... تو.. تو داری چی کار میکنی باهام حرف بزن......
🩶اوردن چاقو به سمت چارلی**
🩷لطفا وگی.. نه!
🩷بیدار شدن**
🩷خیالم راحت شد. فقط یه خواب بود. چرا... اینجا اینقدر عجیبه؟ اووووو. صد در صد توی خواب بیدار شدم. وگی... بابا... نیفتی شما... کجایین. این دریچه.... قبلا اینجا نبود.
🩷رفتن در دریچه**
🩷تاحالا.... دریچه ی قرمز ندیدم...
🩷افتادن**
🩷آخ.... حالا چطوری برگردم؟ اینجا آنتن هم که نداره اه.انجا راه دیگه نداره؟ نه متاسفانه. خالا من موندم و این چاله توی دریچه ی قرمز....
.
.
.
. پایان🏵✨
.
.
.
پارت بعدی تا ۱۰ تا لایک🏵🏵
- ۸۲۱
- ۰۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط