ای ساقی ای ساقی پیاله پرکن
ای ساقی ای ساقی پیاله پرکن
دریای روحم را ز ناله پر کن
از رنگ و ریا بیچاره شدم
ساقی کجایی
در شهر جنون آواره شدم
ساقی کجایی
ای ساقی مستم کن که ساغرم شکسته
دور از تو بر رویم غبارم غم نشسته
از رنگ و ریا بیچاره شدم
ساقی کجایی
در شهر جنون آواره شدم
ساقی کجایی
می سوزم، می سازم
ای ساقی من شمعم سوزان در هر جمعم
پیاله پر کن
از رنگ و ریا بیچاره شدم
ساقی کجایی
در شهر جنون آواره شدم
ساقی کجایی
گر چه مجنونم و صحرای جنون جای منست
لیک دیوانه تر از من دل شیدای منست
دریای روحم را ز ناله پر کن
از رنگ و ریا بیچاره شدم
ساقی کجایی
در شهر جنون آواره شدم
ساقی کجایی
ای ساقی مستم کن که ساغرم شکسته
دور از تو بر رویم غبارم غم نشسته
از رنگ و ریا بیچاره شدم
ساقی کجایی
در شهر جنون آواره شدم
ساقی کجایی
می سوزم، می سازم
ای ساقی من شمعم سوزان در هر جمعم
پیاله پر کن
از رنگ و ریا بیچاره شدم
ساقی کجایی
در شهر جنون آواره شدم
ساقی کجایی
گر چه مجنونم و صحرای جنون جای منست
لیک دیوانه تر از من دل شیدای منست
- ۶.۵k
- ۰۶ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط