حرف های بند تنبانی ! در زمان امیرکبیر هرج و مرج در بازار
حرفهای بند تنبانی ! در زمان امیرکبیر هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازهاش از همه نوع جنسی میفروخت. به دستور امیرکبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس هم نوع با یکدیگر شد، مثلا پارچه فروش فقط پارچه، کوزهگر فقط کوزه و همه به همین شکل. پس از مدتی به امیرکبیر خبر دادند شخصی به همراه توتون و تنباکو، بند تنبان، هم میفروشد، امیرکبیر دستور داد او را حاضر کردند و از او دلیل کارش را پرسیدند، آن شخص در جواب گفت: کسی که تنباکو از من میخرد ممکن است هنگام استعمال به سرفه بیافتد و در اثر این سرفه بند تنبانش پاره شود. لذا من بند تنبان را به همراه تنباکو میفروشم
+ از آن زمان کار و حرف بی ربط را به حرفهای بند تنبونی مثال میزنند
#دانستنیها
+ از آن زمان کار و حرف بی ربط را به حرفهای بند تنبونی مثال میزنند
#دانستنیها
۱.۶k
۲۵ آذر ۱۳۹۹