یه شب وقتی که نشستی داری با خانواده شام میخوری و فکرت یه
یه شب وقتی که نشستی داری با خانواده شام میخوری و فکرت یه جای خوبه یهو یه صدای آشنا میاد و میگه....
میگه....
کاش نگه.....
کاش نمیگفت....
راستی فلانی هم نامزد کرد...💔
و تویی که از درون فرو میریزی و ظاهرت اما بیخیاله و لبخند تزینی روی لب....
ادامه میدی...
عه جدی؟!
کی؟
آشناست؟
......
و تهش میگی خوشبخت بشن....مبارک باشه...
با دل.....💔
میم.ر
یه نیمه شب از شبای دل سرد تابستون...
میگه....
کاش نگه.....
کاش نمیگفت....
راستی فلانی هم نامزد کرد...💔
و تویی که از درون فرو میریزی و ظاهرت اما بیخیاله و لبخند تزینی روی لب....
ادامه میدی...
عه جدی؟!
کی؟
آشناست؟
......
و تهش میگی خوشبخت بشن....مبارک باشه...
با دل.....💔
میم.ر
یه نیمه شب از شبای دل سرد تابستون...
۱.۲k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.