پارت48پارت اخر🌼
پارت48پارت اخر🌼
( شش ماه بعد)
ایلین: الان شش ماه میگذره که درسا اینجاست داخل این شش سال اتفاق های زیادی افتاد منو درسا باهم خواننده شدیم و باشوگا ازدواج کردیم و مامان و بابای شوگا هم راضی به ازدواجمون شدن درسا خیلی سعی کرد قلب کوک رو بدست بیاره اما از اونجایی که جونگکوک نمیتونست دل از تهیونگ بکنه درخواست رابطشون رو قبول نکرد و باهم دوستای خوبی شدن
(از درسا جون معذرت میخوام ولی نمیتونستم بزارم تهیونگم تنها بمونه ایشالا یجا دیگه به عشقت برسی🤣🤣💛)
شوگا: عشقمم داری چیکار میکنی
ایلین: داشتم داستانم رو مینوشتم اما انگار دیگه باید تمومش کنم
تهیونگ: از موقعی ک امدی اتفاق های زیادی افتاد و ما به موفقیت های بیشتری رسیدیم البته بعضی از ارمی ها شکست عشقی خوردن ولی الان دیگه خوب شدن
ایلین: الان که به پایان داستان رسیدیم فهمیدم همیشه باید ایمان داشته باشی ک میتونی به چیزی برسی ک فکرشو هم نمیکنی
نامجون: خووبب دیگه بسه از فاز غم بیاین بیرون بریم دکتر ببینم حال بچه جون چطورع
جیهوپ : ارع پاشین بریم
ایلین: وایسین تا من داستانم رو تموم کنم
سه ماه پیش فهمیدم حالم و خیلی خوشحال شدم دیگه وقتشه داستانو تموم کنم
تهیونگ: بیااا دیگه
ایلین: خوب دوستون دارم مواظب خودتون باشید اینو بدونین شما هم با تلاشتون میتونید به ارزوتون برسید💕
(از پارت اخر فیک میخواستم بگم شما هم میتونید برید کره پیش ایدلتون و خیلی بیشتر از اینا اما باید امید داشته باشین و تلاش کنیم امیدوارم از فیکم خوشتون امده باشه خدافظظ💞💗)
( شش ماه بعد)
ایلین: الان شش ماه میگذره که درسا اینجاست داخل این شش سال اتفاق های زیادی افتاد منو درسا باهم خواننده شدیم و باشوگا ازدواج کردیم و مامان و بابای شوگا هم راضی به ازدواجمون شدن درسا خیلی سعی کرد قلب کوک رو بدست بیاره اما از اونجایی که جونگکوک نمیتونست دل از تهیونگ بکنه درخواست رابطشون رو قبول نکرد و باهم دوستای خوبی شدن
(از درسا جون معذرت میخوام ولی نمیتونستم بزارم تهیونگم تنها بمونه ایشالا یجا دیگه به عشقت برسی🤣🤣💛)
شوگا: عشقمم داری چیکار میکنی
ایلین: داشتم داستانم رو مینوشتم اما انگار دیگه باید تمومش کنم
تهیونگ: از موقعی ک امدی اتفاق های زیادی افتاد و ما به موفقیت های بیشتری رسیدیم البته بعضی از ارمی ها شکست عشقی خوردن ولی الان دیگه خوب شدن
ایلین: الان که به پایان داستان رسیدیم فهمیدم همیشه باید ایمان داشته باشی ک میتونی به چیزی برسی ک فکرشو هم نمیکنی
نامجون: خووبب دیگه بسه از فاز غم بیاین بیرون بریم دکتر ببینم حال بچه جون چطورع
جیهوپ : ارع پاشین بریم
ایلین: وایسین تا من داستانم رو تموم کنم
سه ماه پیش فهمیدم حالم و خیلی خوشحال شدم دیگه وقتشه داستانو تموم کنم
تهیونگ: بیااا دیگه
ایلین: خوب دوستون دارم مواظب خودتون باشید اینو بدونین شما هم با تلاشتون میتونید به ارزوتون برسید💕
(از پارت اخر فیک میخواستم بگم شما هم میتونید برید کره پیش ایدلتون و خیلی بیشتر از اینا اما باید امید داشته باشین و تلاش کنیم امیدوارم از فیکم خوشتون امده باشه خدافظظ💞💗)
۱۲.۶k
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.