ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

ای  وای  بر اسیری  کز یاد  رفته  باشـد
در دام  مانده  صید  و  صیاد  رفته باشد

آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله
در خون نشسته و او، چون باد رفته باشد

از  آه   دردنـاکی  سـازم  خبـر  دلـت  را   
روزی که کوه صبـرم بر  بـاد رفـته باشد

آواز   تیشـه   امشب   از  بیستون   نیامد    
شاید به خواب  شیرین  فرهاد  رفته باشد

شادم  که از  رقـیبان  دامن  کشان گذشتی
گو مـشت  خاک ما هم  بر  باد رفته  باشد
دیدگاه ها (۲)

پولدار که باشی برف بهانه ای میشود برای لباس نو خریدن، با دوس...

عاشقی جرم قشنگیست گرفتارم کردخواب بودم که شبی عشق تو بیدارم ...

" ﮔﯿﺮ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﺳﻬﺮﺍﺏ: "* ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ؛ ﺭﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﯾﻞ ** ﮐ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط