روی این دفتر نم خورده کاهی بنویس

روی این دفتر نم خورده کاهی بنویس
درد دل یا که گله ،هر چه که خواهی بنویس

آمدم تا که به حرف دل تو گوش کنم
حیف شد!باز تو بی پشت و پناهی ،بنویس

ساکتی،بغض نکن ! سخت دلم می گیرد
تو هم آواره ی این شهر سیاهی بنویس

قدر یک ثانیه در چشم تو جا می مانم
وقت تنگ است تو بی پشت و پناهی بنویس

من خبر از دل دریای نگاهت دارم
آب یک جرعه برای دل ماهی بنویس

و رسیدی تو به خطی که شروع باید کرد
باز با یاد خدا هر چه که خواهی بنویس
دیدگاه ها (۹)

بازم حرفی دارید.....بگید منتظریم اونای که از تحریما ترسیدید ...

ولادت امام حسن عسکری علیه السلام مبارکخواهی که اگرشوی توعالی...

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه ...

شعر و آغوشی

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

گاهی توکل متوکل به هادی است . . .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط