چشمهایش

چشمهایش....
امان از آن چشمهایش.....
قاتلین من بودند، وهر روز بی صدا مرا می کشتند.
اما امروز من به مرگ خودم راضیم....
ولی آن چشمها.....
نمیدانم کجای این دنیا.....
به چه مینگرند......☆
دیدگاه ها (۱)

حرفهای زیادی بلد نیستم...من تنها چشمان تورا دیدم وگوشه ای از...

تو ی الماس💎نابی، پره نوره دلت♡چقدر بد داره، میچربه بهم زور💪🏻...

کاش یکی باشه بهت بگه،همه خستگیات یک جا چند؟.....

من هر کجای این دنیا که باشم🐣باز بوی خوش ات مرا🍃🕊️به سویت می ...

سال ها تک و تنها در گوشه ای از این تارک دنیا غمگین و محزون ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط