سار مست

سار مست
می چکد از سقف خانه
گم کرده بالهایش را
راهش را
چشم باران
سفید شد
در انتظار امدن
اخرین پرده نمایش غروب
غریبی
میسوزد پیچ و تاب دامنی
در رویا
مستی ها از پس
سرگیجه های زیاد
این سرزمین اشناست
سرزمین من...
سرزمین تو....
زمین خسته از ایین ها
پس میزند
مرده را
زمین پس می گیرد
دوباره تن ها را
زنده
در گورهای به نام
خانه

#امیرعلی_قربانی

@chekamehaibaran
دیدگاه ها (۶)

سرد و تنگ اغوش من استز بس زانو به بغل دارد#امیرعلی_قربانی@ch...

دوستان هیچ نکردند ورسیدند به تو...من به دنبال تو می گردم و س...

ان تیـــــر که از کمان چشمان شوکا پرتاب شدنشست در دل شکارچیت...

صنماکشیده ام دست از جانمرام بندگی گویددل مبندبه انچه که نیست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط