لبهایم از پیشانیت جدا افتاده

لبهایم از پیشانیت جدا افتاده
آغوشم تو را در خود کم دارد
احساسم در فراقت به باد میرود
شعرهایم در قلبم پنهان مانده
دستهایم هنوز تشنه ی دستهای توست
تا کی من میتوانم با این وسعت از عشق
جدایی تو را تاب بیاورم
آخر لبهای تو که نباشد
بوسه به چه کارم می آید
چشمهای تو که نباشد
برای چه شاعری کنم
موهای تو که نباشد
برای چه عاشقانه بنویسم
تو که نباشی برای چه زنده بمانم
عیبی ندارد نازنینم
به نبودنهایت ادامه بده
تا روزی از این روزها
من در انتظارت بمیرم
اما یادت باشد
که با تمام نبودنهایت باز هم
دوستت میدارم
#عاشقانه #عاشقانه_ها #دلنوشته_ها #دلنوشته #دلنوشته_های_من #دوستت_دارم
دیدگاه ها (۱)

.منتظرت هستمو تو مثل همیشه نمی آییاصلا مگر میشود جایی بیایی ...

گفته بودی میروی امشب دگر از یاد منشب رسید از ره ولی من باز د...

.دوستت دارم احساسی استکه زندگی میبخشد و میسوزاندحیات میبخشد ...

.باران میشوم و می بارم در سرزمینتباد میشوم و میپیچم در موهای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط