سناریو
#سناریو
استری کیدز
وقتی واسه اولین بار میخواین نماز بخونین و تو از هیچی خبر نداری
چان: اماده ای
ا/ت: برا چی
چان: خوش گذرونی شبانه
ا/ت: اون چیه من میترسم
چان: نترس عادت میکنی
لینو: گمشو رو تخت
ا/ت: اوکی منم خوابم میومد
لینو: ریدی؟(ببخشید بابت حرف)
ا/ت: چرا
لینو: خب نمیخوابیم کار دیگه میکنیم
چانگبین: عزیز بینی بیا بشین رو پام
ا. ت: برو بابا مگ بچم
چانگبین: 😑😑(تو دلش: میخوام این زنیکه رو بفاک بدم بحث از بچه میاره هعی خدا بهم صبر بده)
هیونجین:(دارین نماز میخونین و توهم میدونی نماز خوندن چیه)
هان: سنجابی بدو بیا پیش ددی
ا/ت: مگه بابامی
هان: تقریبا اره
فلیکس: جوجه کوچولو بچه دوس داری
ا/ت: اره، اما چجوری
فلیکس: میفهمی
(پرش زمانی به یک ماه بعد)
سونگمین:عزیزم حاملگی خوش میگذره
جونگین: اهههه بیبی گرل من خیلی خواستنی هستی الانم بیا برامن دراز بکش
ا. ت: براچی؟
جونگین: برا لذت های هرشبمون
ا. ت: ها؟ ینی چی منو نترسون
که یهو جونگین از دست ا. ت گرفت و پرت کرد رو تخت و.....
استری کیدز
وقتی واسه اولین بار میخواین نماز بخونین و تو از هیچی خبر نداری
چان: اماده ای
ا/ت: برا چی
چان: خوش گذرونی شبانه
ا/ت: اون چیه من میترسم
چان: نترس عادت میکنی
لینو: گمشو رو تخت
ا/ت: اوکی منم خوابم میومد
لینو: ریدی؟(ببخشید بابت حرف)
ا/ت: چرا
لینو: خب نمیخوابیم کار دیگه میکنیم
چانگبین: عزیز بینی بیا بشین رو پام
ا. ت: برو بابا مگ بچم
چانگبین: 😑😑(تو دلش: میخوام این زنیکه رو بفاک بدم بحث از بچه میاره هعی خدا بهم صبر بده)
هیونجین:(دارین نماز میخونین و توهم میدونی نماز خوندن چیه)
هان: سنجابی بدو بیا پیش ددی
ا/ت: مگه بابامی
هان: تقریبا اره
فلیکس: جوجه کوچولو بچه دوس داری
ا/ت: اره، اما چجوری
فلیکس: میفهمی
(پرش زمانی به یک ماه بعد)
سونگمین:عزیزم حاملگی خوش میگذره
جونگین: اهههه بیبی گرل من خیلی خواستنی هستی الانم بیا برامن دراز بکش
ا. ت: براچی؟
جونگین: برا لذت های هرشبمون
ا. ت: ها؟ ینی چی منو نترسون
که یهو جونگین از دست ا. ت گرفت و پرت کرد رو تخت و.....
۱۵.۶k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.