چه غربتی داشته شهریار وقتی گفته

چه غربتی داشته شهریار وقتی گفته؛

"آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت ؟ چرا بود و چرا نیست"
دیدگاه ها (۰)

حسین (ع) بیشتر از آب ، تشنه‌ی لبیک بود ! افسوس که به جای افک...

من اگر مرد بودم دست زنی را می گرفتم، پا به پایش فصلها را قدم...

در نور شمعزن تریدر آفتاب صبح که چشم باز می کنیفرشته‌ترو منبی...

هدیه ام را پذیرا باشیدهدیه ای همراه با عشق و مهر و محبتنیکی ...

دلتنگ توام جانا هردم که روم جاییبا خود به سفر بردم یاد تو و ...

در طریق عشق‌بازی، امن و آسایش بلاستریش باد آن دل، که با درد ...

میان نفسهایت مرا حبس کن! بی تو بودن را بلد نیستم..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط