فرقی ننهد عاشق ، در کعبه و بتخانه
فرقی ننهد عاشق ، در کعبه و بتخانه
این جلوت جانانه ، آن خلوت جانانه !
شادم که مزار من ، در کوی حرم بستند
راهی ز مژه کاوم ، از "کعبه" به بتخانه
از بزم جهان خوشتر ، از حور جنان خوشتر !
یک همدم فرزانه ، وز باده دو پیمانه
هر کس نگهی دارد ، هر کس سخنی دارد
در بزم تو می خیزد ، افسانه ز افسانه
این کیست که بر دلها آورده شبیخونی ؟ !
صد شهر تمنا را ، یغما زده ترکانه
در دشت جنون من "جبریل" زبون صیدی
یزدان به کمند آور ، ای همت مردانه !
"اقبال" به منبر زد ، رازی که نباید گفت!
نا پخته برون آمد، از خلوت میخانه
#اقبال_لاهوری
@bazmeshaeran
این جلوت جانانه ، آن خلوت جانانه !
شادم که مزار من ، در کوی حرم بستند
راهی ز مژه کاوم ، از "کعبه" به بتخانه
از بزم جهان خوشتر ، از حور جنان خوشتر !
یک همدم فرزانه ، وز باده دو پیمانه
هر کس نگهی دارد ، هر کس سخنی دارد
در بزم تو می خیزد ، افسانه ز افسانه
این کیست که بر دلها آورده شبیخونی ؟ !
صد شهر تمنا را ، یغما زده ترکانه
در دشت جنون من "جبریل" زبون صیدی
یزدان به کمند آور ، ای همت مردانه !
"اقبال" به منبر زد ، رازی که نباید گفت!
نا پخته برون آمد، از خلوت میخانه
#اقبال_لاهوری
@bazmeshaeran
۲۳۶
۲۴ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.