پنپ یه بنده خدایی تعریف میکرد ما یه عروسی دعوت بودیم
پ.ن.پ : یه بنده خدایی تعریف میکرد ما یه عروسی دعوت بودیم.. خانواده ی پسر آدمای مذهبی بودن ولی خونواده ی دختر زیاد تو قید و بند این مسائل نبودن .. فیلم بردار عروسی یک آقا بود که میخواست بیاد داخل، تا از عروس و داماد فیلم بگیره که یک دفعه عمه ی داماد میبینه...و با اون آقا دعوا میکنه و سریع یه چادری برمیداره ، میندازه رو سره عروس خانوم .. عروس خانوم ناراحت میشه و شروع میکنه به گریه کردن که چرا رو سرم چادر انداختی چون تیپم خراب شد!!!
حالا این عروس چینی رو تو رو خدا نگاه کنید ،چطور خودشو از نامحرما پوشیده حالا عروسای ما رو نگاه .. انگار چادر خوره داره والا .. بخدا ارزش این چینی از بعضیا بیشتره !!! ...
حالا این عروس چینی رو تو رو خدا نگاه کنید ،چطور خودشو از نامحرما پوشیده حالا عروسای ما رو نگاه .. انگار چادر خوره داره والا .. بخدا ارزش این چینی از بعضیا بیشتره !!! ...
- ۱۰.۲k
- ۱۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط