اگر شهر مال من بود

اگر شهر مالِ من بود،
در هر خیابانش یک بغل فروشی تأسیس میکردم که اگر پاییز بود و
نمِ باران و
یک دنیا برگِ زردِ ریخته از درخت و
یک دل که پر از دلتنگیست...
جایی باشد برای دقیقه ای در آغوش کشیده شدن و ثانیه ای آرامش و لحظه ای امنیت...
آری من اگر بودم،
به جای این همه درمانگاه و مریض خانه،
در هر خیابان فقط یک بغل فروشی میزدم و تمام...

#شیما_بهزاد
دیدگاه ها (۱۱)

تا لبی بر لب من میلغزدمیکشم آه...که کاش این او بود ...کاش......

اونـی که بـا تـنهایـیـش ،، حال میکنهبـا یه آدم تـو دلـش دارہ...

ی حس خوب....#دیالوگ_ماندگارپاتریک: باب دوباره اومدم یخچالتو ...

کاش بفهمید کسی که میگوید #دوستت_دارم"هم،غرور دارد،هم دل دارد...

#درخواستی چند شاتیPart: ³ویو کوکلباسارو پوشیدیم من استرس داش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط