پدرم اصرار داشت عشق بچه بازی بیش نیست می گفت این مردم

پدرم اصرار داشت عشق ، بچه بازی بیش نیست . می گفت این مردم عشق را خلق کردن که حوصله شان سر نرود ، میخواهند دیده شوند ، عاشق خود نماییند. همیشه این را بلند می گفت تا مادر بشنود و لازم نباشد گوشش را تیز کند. و زنی که باز خودش را به نشنیدن میزد!

کاش می دانستم پدرم ، کجای تاریخ خوابش برده ... کجای این تاریخ عاشق مانده !

#شاهین_شیخ_الاسلامی
دیدگاه ها (۲)

عمر که بی عشق رفتهیچ حسابش مگیر ...#مولانا

🗣 Ali Zand Vakili🎵 Bi Tabaneh128📥 👇 https://goo.gl/30QjAl3...

همین که چمدانت را بر می داری،همه می پرسند می خواهی کجا بروی؟...

یکبار طعم عشق را چشیده امقلبم را تند کردبدنم را دیوانهحواسم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط